سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

87/8/18
6:24 ع

سیمای خورشید

 

من کیستم کبوتر بی آشیانه‌ات
محتاج دستهای تو و آب و دانه‌ات
نامت بزرگ مثل بلندای کهکشان
هشت آسمان نشسته به ایوان خانه‌ات
از کوچه باغهای نشابور رد شدی
با کوله باری از غم غربت به شانه‌ات
دل در مدینه عاشق روی تو شد ولی
از کوچه‌های توس گرفتم نشانه‌ات
تو استوار بودی و بشکوه مثل کوه
اما دریغ از تب تند زمانه‌ات
دست من و ضریح نگاه غریب تو
امشب گرفته باز هم این دل بهانه‌ات
 

 


بر این کویر پریشانی، ببار آیت رحمانی
ببار تا که بروید گل، از این کویر پریشانی
تو آن بهار دل‌انگیزی که در کلام نمی‌گنجی
تو آن درخت شکوفایی، همیشه گرم گل‌افشانی
ببار رحمت سبزت را به ما که خسته پاییزیم
به ما که داغ غمت را سرخ، نهاده‌ایم به پیشانی
فرشتگان خدا اینجا به پای بوس تو می‌آیند
کبوتران حرم اما به شوق گریه پنهانی
من آهوانه به درگاه تو سر نهاده‌ام ای مولا!
میان این همه بی‌مهری مرا به خویش نمی‌خوانی؟
ز اشک و عاطفه لبریزم، به شعر و عشق و غزل دلخوش
مرا به شعر ببخش آقا! به این ترانه بارانی

 

gonbad01

 

یا رضا(ع)

 

gonbad03

 

یا ضامن آهو

 

azadi05

 

یا ابالحسن

 

azadi04

 

 

یا علی بن موسی الرضا

enghelab06

 

التماس دعا

 



87/8/18
5:56 ع

ولادت امام رضا(ع) مبارک باد

آن گاه که درهاى آسمان گشوده شد و پرتوى از نور رخشان امامت بر زمین تابید، مژده اى شادی بخش، دلهاى زمینیان را فراگرفت وتاریکناى سلطه گرى وهواپرستى، با زایش رهبرى ربّانى ورهاننده، به رسوایى افتاد.
یازدهم ذى القعده سال 148 هجرى که امام رئوف ما زاده شد، وعلى بن موسى الرضا علیه السلام به عنوان سرچشمه اى از نیکى ومهربانى وهدایت رخ نمود، پناهگاهى پدید آمد که خدا پرستان را در خود گرد آورد.
زاد روز آن رهبر هشتمین بر شیفتگان حضرتش خجسته باد.

یا علی موسی الرضا


87/5/13
8:21 ص

عواقب گناهان جنسی

 گناهان جنسی جسم فرد را آلوده کرده و توانایی آن برای انجام مقاصد الهی را از بین می برد.
گناه جنسی از این نظر مستثنی است که ما آن را بر علیه جسم خود انجام میدهیم. جسم ما معبد روح الهی است. وقتی ما از جسممان برای گناهان جنسی استفاده می کنیم، به پاکی آن تجاوز کرده و آن معبد را ویران می کنیم. همچنین آن افرادی که با آنها این گناه را انجام می دهیم را نیز آلوده می کنیم. فقدان احترام به جسممان (و خداوند) رابطه ی ما با خدا را از بین می برد.


گناهان جنسی روح خداوندی را اندوهگین می کند
.
هر گناهی که انجام میدهیم باعث اندوهگین شدن روح خداوندی می شود و آتش روح مقدس را در زندگی ما خاموش می کند. هرچه این آتش را بیشتر فرو بنشانیم، همانقدر از نیکی و درستکاری فاصله خواهیم گرفت.


ارتکاب به گناهان جنسی دژ محکمی برای شر و شیطان در زندگی فرد خواهد ساخت.
وقتی ما مرتباً مرتکب گناه می شویم، دژ محکمتری برای شیطان در زندگی خود بر پا خواهیم کرد. هرچه بیشتر تن به شهوت و هوس دهیم، کنترل آنها بر روی ما بیشتر خواهد شد، تا آنجا که ما را بنده ی خود خواهند کرد. این دژ محکم بسیار مستحکم خواهد بود، چون جسم، روح و روان ما را درگیر خود کرده است. خوشبختانه دین، راه های زیادی برای ویران کردن این دژ محکم پیش پای ما قرار داده است.


با ارتکاب به گناهان جنسی نفرینی پشت سرتان خواهد بود، از طرف همسر یا فرزندانتان.
گناه جنسی به شیطان این امکان را می دهد که ما و نسل های بعد از ما را با نفرین، ذلیل خود کند. بی بندوباری جنسی، زنا، طلاق، نازایی، و سایر مشکلات را گاهاً می توان از نتایج گناه های جنسی دانست.


گناهان جنسی پایگاهی به ارواح شیطانی برای تاثیرگذاردن بر شما را میدهد.
کتب آسمانی مثال های زیادی از گناه های جنسی و عواقب حتمی آن در اختیار ما می گذارند و احتمالاً مشهورترین این گناهان، گناه داوود با بنت شیبا (مادر حضرت سلیمان) بوده است. زنای او با بنت شیبا و قتل شوهر او منجر به نزاع خانوادگی، مرگ پسرش و ایجاد فرصت برای دشمنان برای کفرگویی شد.


گناه جنسی پریشانی روحی در بر خواهد داشت.
با دنبال کردن لذتهای ناشی از گناه و نادیده گرفتن وجدان خود برای تشخیث خوبی از بدی، پریشانی و آشفتگی روحانی در بر خواهد داشت. هر چه بیشتر به دنبال گناه و فساد باشید، وجدانتان کدرتر خواهد شد. یک وجدان کدر باعث می شود که بیشتر درمعرض دروغ های شیطان قرار بگیریم که باعث دورتر شدن ما از خداوند یکتا می شود. و این مسئله به جایی میرسد که ما دیگر کارهای خود را گناه تلقی نخواهیم کرد و توانایی ما برای توبه و اصلاح شدن کمتر می شود.


گناه جنسی پریشانی احساسی به دنبال خواهد داشت. رابطه ی جنسی، تعهد و پیوستگی احساسی با شریک جنسی ایجاد می کند.
قدرت این تعهدها بر حسب نوع رابطه متفاوت است. خداوند این پیوستگی و تعهد جنسی را برای همسران ایجاد کرده است. اگر این تعهد و پیوستگی با کسی غیر از همسر فرد ایجاد شود، آشفتگی و پریشانی احساسی ایجاد خواهد شد. این آشفتگی به صورت های مختلف نمایان می شود. در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

*

رویاها و افکار مکرر درمورد عشق های قبلی.
*

ناتوانی در برقراری صمیمیت احساسی با همسر.
*

پشیمانی و تلخی نسبت به افرادی که در رابطه های قبلی به فرد صدمه زده اند.
*

مقایسه همسر با افراد قبلی در رابطه ی جنسی.
*

درک اشتباه از عشق واقعی.
*

بی بندوباری و بی قیدی جنسی، در تلاش برای یافتن عشق و صمیمیت واقعی.

خطر آشفتگی احساسی به اندازه ای است که می تواند فرد را از تجربه ی صمیمیت با همسر خود و خداوند باز دارد. همچنین آشفتگی جنسی می تواند مثل یک نفرین عمل کند و اعتیاد جنسی و سایر کشمکش ها را به دنبال آورد.

گناه جنسی خاطره هایی ماندنی ایجاد خواهد کرد.
خاطره های روابط جنسی با کمک هورمون های مخصوص که طی انگیختگی های جنسی تولید می شود، در مغز فرد ایجاد می شوند. شیطان از این خاطره ها برای محکوم کردن و نگاهداشتن فرد در اسارت شهوت استفاده می کند. این خاطره ها ممکن است باعث ایجاد مشکل در روابط جنسی فرد با همسر خود شود. در اینجا برخی نمونه ها آورده شده است:



*

تجربه های جنسی فرد با همسرش با افکار مربوط به عشق های قبلی و یا تصویر مستهجنی که فرد مشاهده کرده است، خراب می شود.
*

از شریک های جنسی قبلی بت خواهد ساخت—به خصوص وقتی در زندگی زناشویی خود با مشکل مواجه شود.
*

از عملکرد جنسی همسر خود ناراضی خواهد بود.
*

مغر او برای ارضاء شهوات خود به جای نشان دادن عشق واقعی، به رابطه ی جنسی رو خواهد آورد.
*

اگر همسرش راضی به انجام آنچه او سابقاً در رابطه های جنسی خود تجربه نموده و یا در فیلم های مستهجن مشاهده کرده است، نشود، خشمناک و عصبانی خواهد شد.

اما اگر به دین رو آوریم، توانایی برای از یاد بردن تجربیات پست را پیدا خواهیم کرد، خواهیم توانست فکر و روانمان را شستشو داده و دوباره کنترل امور زندگی خود را در دست گیریم.

گناه جنسی باعث به دنیا آمدن فرزندان ناخواسته می شود.
گناه جنسی باعث پایین آوردن ارزش انسان به صورتی می شود که فرزندان انسان آشغال شناخته شوند. کودکانی که از این روابط به دنیا می آیند، در خانه هایی زندگی خواهند کرد که هیچ سایه ی پدر یا مادر مهربانی بالای سر آنها نخواهد بود.


گناه جنسی فرد را در معرض ابتلا به بیماری های مسری جنسی خواهد گذارد.
بیماری های مسری جنسی بسیاری وجود دارد که بسیاری از آنها علائم بسیار ناخوشایند و نامطبوعی را به دنبال خواهند داشت. بدترین این بیماری ها، ایدز، حتی منجر به مرگ نیز می شود.


گناه جنسی از بین برنده ی ازدواج و خانواده خواهد بود.
زنا معمولاً باعث از بین رفتن ازدواج و خانواده ها می شود. وقتی زنجیر وفاداری پاره شود، زن و شوهر، آسیب های احساسی، روحی، و حتی گاهی جسمی را تحمل خواهند کرد. برای تعمیر این شکاف، درمان های اساسی مورد نیاز است. خاطره هایی که طی برهم خوردن ازدواج ها ایجاد می شودف تا آخر عمر با او می مانند و نسل های بعد را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. دیدن تصاویر و فیلم های شهوت انگیر و مستهجن نیز به اندازه ی زنای واقعی، گناه آلود و زیاد آور است و خطای آن نیز نباید دست کم گرفته شود.


گناه جنسی باعث بی بندوباری اخلاقی و انحراف جنسی خواهد شد.
گناه جنسی معمولاً آتش تیز از شهوت در ذهن فرد ایجاد خواهد کرد. اگر پیوسته آن آتش را شعله ورتر کند، فرد هرچه بیشتر و بیشتر به اعماق فساد و تباهی فرو خواهد رفت. از این وضعیت به افراط در هر نوع ناپاکی نیز اشاره می شود که رفته رفته هوت و هوس فرد را بشتر خواهدکرد.سایت مردمان

 اما ما تنهاییم و جز خدا یار و پناهی نداریم

پس به درگاهش دست نیاز برآورید که :

اهدنا الصراط المستقیم

 

این اطلاعا تنها برای آگاهی جوانان خوب ایرانی است تا اسیر هوای نفس نشوند.


86/7/20
12:32 ص

واژه «عید» از ریشه عود گرفته شده ‏و به معناى بازگشت است، و واژه «فطر» ازفطرت‏ گرفته شده و به معناى سرشت است. بنابراین عید فطر؛ یعنى بازگشت‏ به فطرت و سرشت.

بازگشت ازاین نظر که آیا رابطه ما با فطرت پاک انسانى به طورصحیح برقراراست‏ یا نه؟ آیا آن اعماق روح و فطرت پاکى که خداوند به ما داده و براثرحجاب‏هاى ‏جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، درکلاس ماه رمضان زنگارها زدوده‏ شده‏اند یا نه؟ که اگر چنین است ‏باید ابتداى نجات وآغاز پیروزى برطاغوت نفس را در نماز عید فطراعلام بدارند و جشن بگیرند. به عنوان این که: آن چه را در ماه‏ رمضان آموخته‏اند و در راه خودسازى و بهسازى به کار برده‏اند ابراز بدارند، با کلمات و حرکات، بلکه درقلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعارآمیخته با شعوروفریاد برون و درون که: «الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر ولله الحمد والحمدلله على ما هدانا وله الشکرعلى ما اولانا؛ خدا بزرگتراز آن است که توصیف ‏گردد. آرى چنین است، معبودى جزخداى یکتا و بى‏همتا نیست، وخدا بزرگترازآن ‏است که وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاک خدا دارد به خاطرآن که ما را درراستاى پاکسازى و بهسازى هدایت کرده، و شکراو را که جمعیت ما وامت ما را برترین جمعیت وامت قرار داده است.» رمضان اندک اندک پایان مى‏پذیرد، و به ‏انتهاى خود مى‏رسد، مسلمانان درمکتب رمضان و روزه، در پرتو آیات قرآن و نیایش‏ها وتقویت صبرواراده، پس از فراگیرى و آموزش به خودسازى پرداخته‏اند؛ اینک جشن ‏مى‏گیرند که درراه پردست‏اندازجهاد اکبر، با گام‏هاى استوارعبورکرده‏اند و به ‏مقصود رسیده‏اند. چرا که براى انسان بازگشت ‏به خویشتن، فرا رسیدن بهارمعنویت ‏است؛ مانند درختانى که پس ازگذران زمستان سرد ، به بهاررسیده‏اند و درمسیرحرکت قرار گرفته‏اند، به راستى چه عیدى شیرین‏تر وچه پیروزى‏اى شکوهمندتر از بازگشت ‏به خویشتن، و پیروزى برطاغوت نفس اماره؟ که فطرت را زیر پاى سهمگین خود منکوب کرده است.

فلسفه اعیاد اسلامی

چهارعید دراسلام به طوررسمى وجود دارد که عبارت‏اند از: عید قربان، عید غدیر، عید جمعه وعید فطر. عید قربان جشن ایثار و فداکارى است، و مسلمان دراین رابطه به خویشتن بازمى‏گردد که آیا به باطن و ماهیت چنین عیدى ‏رسیده است ‏یا نه. آن گونه که ابراهیم خلیل(ع) قهرمان توحید رسید، و حسین بن‏علىعلیهماالسلام آن را درکربلا تکمیل کرد. عید غدیر جشن ولایت و امامت است و انسان مسلمان‏ با ژرف‏اندیشى به خویشتن مى‏نگرد که آیا انتخاب او در مسئله بسیارمهم رهبرى، صحیح بوده است‏ یا نه؟ که دربینش اسلام ناب، مسئله بسیارعمیقى است، و از ارکان‏ زیربنایى نظام اسلام است، که اگراو نباشد هیچ یک ازمفاهیم اسلام، ارزش واصالت ‏خود را نمى‏توانند نشان دهند. عید جمعه بازگشت ‏به خویشتن است که نقش اساسى درپیشبرد اهداف، و وصول به مقصود دارد، و به راستى که برقرارى اتحاد و یک ‏رنگى وهمدلى مسلمانان، وسیعترین و ژرف ‏ترین برکات را براى آنها به ارمغان خواهد آورد.

ولى آیا مى‏دانید که اگرعید فطرت و خودسازى نباشد، عیدهاى دیگرتکمیل نخواهد شد. اگرچنین عیدى درزندگى انسان تحقق یابد همه روز، روزعید است؛ چنان‏ که ‏امیرمومنان على(ع) فرمود: «انما هوعید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه، وکل ‏یوم لا یعصى الله فیه فهو عید؛(1)امروزتنها عید کسانى است که روزه آنها درپیشگاه ‏خدا پذیرفته شود، و عبادت‏هاى شبانه آنها مورد پذیرش خداوند شده باشد، و هر روزى ‏که گناه نکنى روزعید تو است.» حضرت على(ع) این سخن را ازسرچشمه وحى گرفته‏ بود، چرا که وقتى خطبه رسول خدا(ص) را درمسجد پیرامون فضایل ماه رمضان شنید، ازآن حضرت پرسید: «بهترین کاردرماه رمضان چیست؟» پیامبر(ص) پاسخ داد: «الورع عن محارم الله عزوجل؛ (2)ورع و پرهیزکارى ازآن چه خداوند حرام نموده است ‏مى‏باشد؛ یعنى همان خودسازى و بازگشت ‏به فطرت پاک توحیدى‏.»

مسئله عید و فطرت در قرآن

براى این که مسئله «بازگشت‏به فطرت‏» را که ماهیت‏  عید فطر را تبیین مى‏کند، بهتر بفهمیم و به اهمیت آن، بهتر و عمیق‏تر پى ببریم، مسئله عید و فطرت را به طورخلاصه ازدیدگاه قرآن، مورد بررسى قرار مى‏دهیم.

در قرآن مجید کلمه عید یک بار آمده، که دررابطه با حضرت عیسى(ع) و حواریون وشاگردان مخصوص اواست، به این ترتیب که: آن شاگردان مخصوص براى تکمیل ایمان خود به عیسى(ع) گفتند: «آیا پروردگار تو مى‏تواند غذایى ازآسمان (مائده) براى ما بفرستد؟» حضرت عیسى(ع) ازاین تقاضا که بوى شک و تردید مى‏داد، نگران شد و به‏ آنها فرمود:

«از خدا بترسید اگرایمان دارید.» ولى به زودى حضرت عیسى(ع) دریافت که‏ مقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عیسى(ع) است، تا درپرتو دیدارآن، قلبشان پاک ‏وسرشارازاطمینان ویقین گردد، ازاین رو به خدا عرض کرد: «اللهم ربنا انزل‏علینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا وآخرنا وآیه منک؛ (3) خداوندا!مائده‏اى ازآسمان برما بفرست تا عیدى براى اول و آخرما باشد و نشانه‏اى ازتو.»

و ازآن جا که روز نزول مائده روز بازگشت ‏به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح(ع) آن را «عید» نامیده است، ومطابق روایات چون‏«مائده‏» درروز یکشنبه نازل شده، مسیحیان این روز را مانند جمعه ما مسلمانان، روزعید مى‏دانند و تعطیل مى‏کنند. نتیجه این که درقرآن کلمه «عید» به عنوان تکمیل ایمان، و وصول به مرحله یقین که اساس خودسازى است، مطرح شده است.

بنابراین ما که پیرو قرآن هستیم، باید به مسئله عید به عنوان محور پاکسازى وبهسازى بنگریم. عید فطر وقتى براى ما عید واقعى است که درمسیرخودسازى، پیروزشده باشیم، و تحول عمیقى درما پدیدارشده باشد.

اما در مورد فطرت، باید توجه داشت که قرآن با صراحت، خداشناسى و دین را مسئله‏اى فطرى مى‏شمرد. آیات متعددى در قرآن به این مطلب دلالت دارد، ازجمله درآیه 30 روم مى‏خوانیم: «فاقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التى فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم؛ اى پیامبر! روى خود را متوجه آیین خالص ‏پروردگارکن، این فطرتى است که خداوند انسان‏ها را برآن آفریده، دگرگونى درآفرینش خدا نیست.» این آیه با صراحت، ‏بیان کننده آن است که دین اسلام بر اساس ‏فطرت و سرشت ونهاد انسان مى‏باشد، ودستورهاى آن، همه وهمه هماهنگ با درون ذات ‏وجود انسان است، واگرفطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبلیغات غلط و تربیت‏هاى ‏ناسالم، محفوظ باشد، همان را مى‏خواهد که آیین ناب اسلام آن را مى‏خواهد، و خداوند آئینش را براساس نیازهاى فطرى بشرتدوین نموده است. و اگرانسان داراى فطرت ‏نخستین، به دور از حجاب‏ها و زنگارها باشد، بدون هیچ‏گونه تردید و دغدغه، راه‏ توحید ودستورهاى صحیح الهى را مى‏پسندد و برمى‏گزیند، معناى جهاد اکبر و مبارزه ‏بى‏امان با طاغوت نفس این است که پرده‏ها و حجاب‏ها و زنگارها را ازروى فطرت پاک‏ برداریم و آن را پیروى کنیم.

انواع فطرت

فطرت در تعبیرات دانشمندان بردوگونه است: فطرت عقل و فطرت دل.

فطرت عقل یعنى استدلال روشن عقلى، که انسان بعد ازرسیدن به کمال عقل با مشاهده نظام جهان و دقت دراسرارهستى، بى‏درنگ به این حقیقت منتقل مى‏شود که ‏محال است، این نظام واسرارشگفت‏انگیز معلول مبدئى فاقد عقل و شعور باشد و این‏«عقل فطرى‏» بدون نیاز به استاد ومعلم به مقصود مى‏رسد، ولى فطرت مفهوم دیگرى ‏نیز دارد که ازآن تعبیربه «فطرت دل‏» مى‏شود، که تفسیر فطرى بودن دین بااین ‏تعبیر، صحیح‏تر و مناسب‏تر به نظر مى‏رسد. و منظورازآن این است که انسان وقتى به ‏اعماق جانش مى‏نگرد، نورحق را مى‏بیند، وندایى را با گوش دل مى‏شنود، ندایى که‏او را به سوى مبدا علم و قدرت بى‏نظیر هستى دعوت مى‏کند، که گاهى ازآن تعبیر به‏«درک وجدانى‏» مى‏شود، مانند آن که وقتى انسان یک گل زیبا را مى‏بیند، بدون‏ مقدمه و استدلال به زیبایى آن پى مى‏برد و ازآن لذت مى‏برد. اینک پس ازاین بیان، ‏به اصل بحث‏ باز مى‏گردیم که «عید فطر» به معناى بازگشت ‏به فطرت است، یعنى ‏مساله جهاد اکبر وخودسازى درماه رمضان، انسان را به مقامى مى‏رساند که ‏پرده‏هاى جهل، هواپرستى وخرافات وهرگونه موانع ضد فطرت، ازسرراه فطرت‏ برداشته مى‏شود، و انسان مسلمان دراین هنگام به فط‏رت ناب خود که ازدرون ذات ‏وجودش مى‏جوشد بازمى‏گردد، همان فطرتى که آیینه صاف خدانما وحق نمااست؛ همان‏پیامبر باطن که اگر ازاسارت زنجیرهاى جهل و هواپرستى آزاد گردد، راهنماى کامل ‏و دقیق انسان به سوى کمالات است. و به طورروشن موجب سعادت انسان مى‏گردد.

هرگاه انسان در پرتو فیوضات و برکات ماه رمضان و عبادت روزه، به این درجه‏ رسید، به حقیقت مفهوم عید فطر رسیده است، وآغازماه رمضان درواقع براى او عید است و باید جشن پیروزى بگیرد، وگرنه هرگز براى او عید نخواهد بود.

جالب این که درآیه مذکور، دین«قیم‏» واستوارو به عبارت دیگرخالص و ناب، آن دینى است که با فطرت بى‏آلایش و سالم آمیخته شده باشد.

نکته قابل توجه این که شواهد زنده متعدد عینى وجود دارد که نشان ‏دهنده فطرى‏ بودن ایمان به حق است؛ مانند واقعیت‏هاى تاریخى که نشان مى‏دهد، درمیان هر ملتى ‏درهردوره‏اى اعتقاد به خداشناسى و مذهب وجود داشته است، چنان‏که شواهد باستان ‏شناسى وآثاروعلائم به جا مانده ازدوره‏هاى قبل ازتاریخ بیان کننده این ‏واقعیت است.

مطالعات روانى و اکتشافات روان‏کاوى درابعاد روح انسان نیزشاهد دیگرى برفطرى بودن اعتقادات دینى است، روان‏شناسان چهارتمایل عالى واصیل را به عنوان ‏ابعاد چهارگانه روح معرفى مى‏کنند که عبارت‏اند ازحس دانایى، حس زیبایى، حس‏نیکى، و حس مذهبى. که این خود نیز دریچه دیگرى برفطرى بودن دین است. (4)

شاهد دیگر برواقعیت فطرى بودن دین حق، «ناکامى تبلیغات ضد مذهبى‏» است، که‏ در همه جاى دنیا مشاهده مى‏شود، فروپاشى شوروى و کمونیسم درعصرحاضریکى ازنمونه‏هاى آن است. و هم چنین تجربیات شخصى در سختى‏ها ورنج‏ها شاهد دیگر برتوجه انسان به خواست ‏فطرت یعنى خداجویى و پناه آوردن به حق است، که درقرآن درآیات گوناگونى به این‏ مطلب اشاره شده است.

این بحث را با چند گفتار ازپیامبر(ص) وامامان معصوم(ع) پایان مى‏بریم:

در حدیث معروفى از پیامبراکرم(ص) مى‏خوانیم فرمود: «کل مولود یولد على‏الفطرة حتى لیکون ابواهما اللذان یهودانه و ینصرانه، (5)هرنوزادى برفطرت اسلام ودین خالى ازشرک آفریده شده است، و رنگ‏هایى همچون یهودیت و نصرانیت انحرافى است‏ که ازطریق پدرومادربه آنها انتقال مى‏یابد.» وامیرمومنان درضمن گفتارى ‏مى‏فرماید: «فبعث فیهم رسله، و واترالیهم انبیائه لتستادوهم میثاق فطرته، (6)خداوند رسولان خود را به سوى انسان‏ها فرستاد وانبیاى خود را یکى پس از دیگرى ‏ماموریت داد تا وفاى به پیمان فطرت را ازآنها مطالبه کند.» نتیجه این که‏ نباید فطرت را که همانند آیینه خدانما و حق‏جو، دردرون، ما را راهنمایى مى‏کند، وآیین حق را نشان مى‏دهد به باد فراموشى بسپاریم، بلکه باید در پرتو جهاد اکبر به ویژه درماه رمضان خود را به این مرحله برسانیم تا ازاین پیامبروچراغ ‏فروزان درون بهره‏مند گردیم.

 حجة‏الاسلام والمسلمین محمد محمدى اشتهاردى

پى‏نوشت‏ها:

1- سید رضى، نهج البلاغه، حکمت‏428.

2- شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج‏1، ص‏295.

3- مائده / آیه 114.

4- برای اطلاع بیشتربه کتاب «حس مذهبى یا بعد چهارم روح انسانى‏» ترجمه مهندس ‏بیانى رجوع نمایید.

5- علامه طبرسى، تفسیرجمع الجوامع، ذیل آیه 30 روم.

6- سید رضى، نهج البلاغه، خطبه اول.


85/7/29
11:19 ع

فضائل مولای متقیان علی(ع)

جلوه گر شد بار دیگر طور سینا درغدیر           

زینت ازخم ولایت می به مینا درغدیر

می تراوید از دل صحرای سوزان بوی عشق      

موج می زد عطر انفاس مسیحا درغدیر

علی(ع) برگزیده محمد نیست بلکه منتخب خداست و پیامبر(ص) فقط ابلاغ گر پیام الهی نسبت به امامت اوست. و غدیر برنامه ای الهی است برای حیرت زدایی ازاذهان و اعمال امت درافق های تاریخ.

                        ***عید غدیر نوروز امید شیعیان است***


پیام رسان

+ استحکام واقعی یک نظام و ملت، توکل به خداوند متعال، هوشمندی، داشتن اعتماد به نفس، باور به توانایی ایستادگی، و تقویت قدرت ایستادگی است.(مقام عظمای ولایت)

مشخصات مدیر وبلاگ
 
Admin[79]
 

منتظران چشم به راه آمدنش هر لحظه زمین قلبهایشان را با یادش آب و جارو می کنند و دیده ی خویش را به سمت خانه ی دوست تنگ تر می نمایند. شاید زیباترین لحظه ی تاریخ را با قاب دیدگانشان به تصویر در آورند. این همان چیزی است که هر جمعه در دعای ندبه از تارهای وجودشان به مولای خویش عرضه می دارند: متی ترانا و نراک


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
موسیقی


وبلاگ منتظران مهدیمنتظران مهدی