86/7/20
12:32 ص
واژه «عید» از ریشه عود گرفته شده و به معناى بازگشت است، و واژه «فطر» ازفطرت گرفته شده و به معناى سرشت است. بنابراین عید فطر؛ یعنى بازگشت به فطرت و سرشت.
بازگشت ازاین نظر که آیا رابطه ما با فطرت پاک انسانى به طورصحیح برقراراست یا نه؟ آیا آن اعماق روح و فطرت پاکى که خداوند به ما داده و براثرحجابهاى جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، درکلاس ماه رمضان زنگارها زدوده شدهاند یا نه؟ که اگر چنین است باید ابتداى نجات وآغاز پیروزى برطاغوت نفس را در نماز عید فطراعلام بدارند و جشن بگیرند. به عنوان این که: آن چه را در ماه رمضان آموختهاند و در راه خودسازى و بهسازى به کار بردهاند ابراز بدارند، با کلمات و حرکات، بلکه درقلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعارآمیخته با شعوروفریاد برون و درون که: «الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر ولله الحمد والحمدلله على ما هدانا وله الشکرعلى ما اولانا؛ خدا بزرگتراز آن است که توصیف گردد. آرى چنین است، معبودى جزخداى یکتا و بىهمتا نیست، وخدا بزرگترازآن است که وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاک خدا دارد به خاطرآن که ما را درراستاى پاکسازى و بهسازى هدایت کرده، و شکراو را که جمعیت ما وامت ما را برترین جمعیت وامت قرار داده است.» رمضان اندک اندک پایان مىپذیرد، و به انتهاى خود مىرسد، مسلمانان درمکتب رمضان و روزه، در پرتو آیات قرآن و نیایشها وتقویت صبرواراده، پس از فراگیرى و آموزش به خودسازى پرداختهاند؛ اینک جشن مىگیرند که درراه پردستاندازجهاد اکبر، با گامهاى استوارعبورکردهاند و به مقصود رسیدهاند. چرا که براى انسان بازگشت به خویشتن، فرا رسیدن بهارمعنویت است؛ مانند درختانى که پس ازگذران زمستان سرد ، به بهاررسیدهاند و درمسیرحرکت قرار گرفتهاند، به راستى چه عیدى شیرینتر وچه پیروزىاى شکوهمندتر از بازگشت به خویشتن، و پیروزى برطاغوت نفس اماره؟ که فطرت را زیر پاى سهمگین خود منکوب کرده است.
چهارعید دراسلام به طوررسمى وجود دارد که عبارتاند از: عید قربان، عید غدیر، عید جمعه وعید فطر. عید قربان جشن ایثار و فداکارى است، و مسلمان دراین رابطه به خویشتن بازمىگردد که آیا به باطن و ماهیت چنین عیدى رسیده است یا نه. آن گونه که ابراهیم خلیل(ع) قهرمان توحید رسید، و حسین بنعلىعلیهماالسلام آن را درکربلا تکمیل کرد. عید غدیر جشن ولایت و امامت است و انسان مسلمان با ژرفاندیشى به خویشتن مىنگرد که آیا انتخاب او در مسئله بسیارمهم رهبرى، صحیح بوده است یا نه؟ که دربینش اسلام ناب، مسئله بسیارعمیقى است، و از ارکان زیربنایى نظام اسلام است، که اگراو نباشد هیچ یک ازمفاهیم اسلام، ارزش واصالت خود را نمىتوانند نشان دهند. عید جمعه بازگشت به خویشتن است که نقش اساسى درپیشبرد اهداف، و وصول به مقصود دارد، و به راستى که برقرارى اتحاد و یک رنگى وهمدلى مسلمانان، وسیعترین و ژرف ترین برکات را براى آنها به ارمغان خواهد آورد.
ولى آیا مىدانید که اگرعید فطرت و خودسازى نباشد، عیدهاى دیگرتکمیل نخواهد شد. اگرچنین عیدى درزندگى انسان تحقق یابد همه روز، روزعید است؛ چنان که امیرمومنان على(ع) فرمود: «انما هوعید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه، وکل یوم لا یعصى الله فیه فهو عید؛(1)امروزتنها عید کسانى است که روزه آنها درپیشگاه خدا پذیرفته شود، و عبادتهاى شبانه آنها مورد پذیرش خداوند شده باشد، و هر روزى که گناه نکنى روزعید تو است.» حضرت على(ع) این سخن را ازسرچشمه وحى گرفته بود، چرا که وقتى خطبه رسول خدا(ص) را درمسجد پیرامون فضایل ماه رمضان شنید، ازآن حضرت پرسید: «بهترین کاردرماه رمضان چیست؟» پیامبر(ص) پاسخ داد: «الورع عن محارم الله عزوجل؛ (2)ورع و پرهیزکارى ازآن چه خداوند حرام نموده است مىباشد؛ یعنى همان خودسازى و بازگشت به فطرت پاک توحیدى.»
براى این که مسئله «بازگشتبه فطرت» را که ماهیت عید فطر را تبیین مىکند، بهتر بفهمیم و به اهمیت آن، بهتر و عمیقتر پى ببریم، مسئله عید و فطرت را به طورخلاصه ازدیدگاه قرآن، مورد بررسى قرار مىدهیم.
در قرآن مجید کلمه عید یک بار آمده، که دررابطه با حضرت عیسى(ع) و حواریون وشاگردان مخصوص اواست، به این ترتیب که: آن شاگردان مخصوص براى تکمیل ایمان خود به عیسى(ع) گفتند: «آیا پروردگار تو مىتواند غذایى ازآسمان (مائده) براى ما بفرستد؟» حضرت عیسى(ع) ازاین تقاضا که بوى شک و تردید مىداد، نگران شد و به آنها فرمود:
«از خدا بترسید اگرایمان دارید.» ولى به زودى حضرت عیسى(ع) دریافت که مقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عیسى(ع) است، تا درپرتو دیدارآن، قلبشان پاک وسرشارازاطمینان ویقین گردد، ازاین رو به خدا عرض کرد: «اللهم ربنا انزلعلینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا وآخرنا وآیه منک؛ (3) خداوندا!مائدهاى ازآسمان برما بفرست تا عیدى براى اول و آخرما باشد و نشانهاى ازتو.»
و ازآن جا که روز نزول مائده روز بازگشت به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح(ع) آن را «عید» نامیده است، ومطابق روایات چون«مائده» درروز یکشنبه نازل شده، مسیحیان این روز را مانند جمعه ما مسلمانان، روزعید مىدانند و تعطیل مىکنند. نتیجه این که درقرآن کلمه «عید» به عنوان تکمیل ایمان، و وصول به مرحله یقین که اساس خودسازى است، مطرح شده است.
بنابراین ما که پیرو قرآن هستیم، باید به مسئله عید به عنوان محور پاکسازى وبهسازى بنگریم. عید فطر وقتى براى ما عید واقعى است که درمسیرخودسازى، پیروزشده باشیم، و تحول عمیقى درما پدیدارشده باشد.
اما در مورد فطرت، باید توجه داشت که قرآن با صراحت، خداشناسى و دین را مسئلهاى فطرى مىشمرد. آیات متعددى در قرآن به این مطلب دلالت دارد، ازجمله درآیه 30 روم مىخوانیم: «فاقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التى فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم؛ اى پیامبر! روى خود را متوجه آیین خالص پروردگارکن، این فطرتى است که خداوند انسانها را برآن آفریده، دگرگونى درآفرینش خدا نیست.» این آیه با صراحت، بیان کننده آن است که دین اسلام بر اساس فطرت و سرشت ونهاد انسان مىباشد، ودستورهاى آن، همه وهمه هماهنگ با درون ذات وجود انسان است، واگرفطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبلیغات غلط و تربیتهاى ناسالم، محفوظ باشد، همان را مىخواهد که آیین ناب اسلام آن را مىخواهد، و خداوند آئینش را براساس نیازهاى فطرى بشرتدوین نموده است. و اگرانسان داراى فطرت نخستین، به دور از حجابها و زنگارها باشد، بدون هیچگونه تردید و دغدغه، راه توحید ودستورهاى صحیح الهى را مىپسندد و برمىگزیند، معناى جهاد اکبر و مبارزه بىامان با طاغوت نفس این است که پردهها و حجابها و زنگارها را ازروى فطرت پاک برداریم و آن را پیروى کنیم.
فطرت در تعبیرات دانشمندان بردوگونه است: فطرت عقل و فطرت دل.
فطرت عقل یعنى استدلال روشن عقلى، که انسان بعد ازرسیدن به کمال عقل با مشاهده نظام جهان و دقت دراسرارهستى، بىدرنگ به این حقیقت منتقل مىشود که محال است، این نظام واسرارشگفتانگیز معلول مبدئى فاقد عقل و شعور باشد و این«عقل فطرى» بدون نیاز به استاد ومعلم به مقصود مىرسد، ولى فطرت مفهوم دیگرى نیز دارد که ازآن تعبیربه «فطرت دل» مىشود، که تفسیر فطرى بودن دین بااین تعبیر، صحیحتر و مناسبتر به نظر مىرسد. و منظورازآن این است که انسان وقتى به اعماق جانش مىنگرد، نورحق را مىبیند، وندایى را با گوش دل مىشنود، ندایى کهاو را به سوى مبدا علم و قدرت بىنظیر هستى دعوت مىکند، که گاهى ازآن تعبیر به«درک وجدانى» مىشود، مانند آن که وقتى انسان یک گل زیبا را مىبیند، بدون مقدمه و استدلال به زیبایى آن پى مىبرد و ازآن لذت مىبرد. اینک پس ازاین بیان، به اصل بحث باز مىگردیم که «عید فطر» به معناى بازگشت به فطرت است، یعنى مساله جهاد اکبر وخودسازى درماه رمضان، انسان را به مقامى مىرساند که پردههاى جهل، هواپرستى وخرافات وهرگونه موانع ضد فطرت، ازسرراه فطرت برداشته مىشود، و انسان مسلمان دراین هنگام به فطرت ناب خود که ازدرون ذات وجودش مىجوشد بازمىگردد، همان فطرتى که آیینه صاف خدانما وحق نمااست؛ همانپیامبر باطن که اگر ازاسارت زنجیرهاى جهل و هواپرستى آزاد گردد، راهنماى کامل و دقیق انسان به سوى کمالات است. و به طورروشن موجب سعادت انسان مىگردد.
هرگاه انسان در پرتو فیوضات و برکات ماه رمضان و عبادت روزه، به این درجه رسید، به حقیقت مفهوم عید فطر رسیده است، وآغازماه رمضان درواقع براى او عید است و باید جشن پیروزى بگیرد، وگرنه هرگز براى او عید نخواهد بود.
جالب این که درآیه مذکور، دین«قیم» واستوارو به عبارت دیگرخالص و ناب، آن دینى است که با فطرت بىآلایش و سالم آمیخته شده باشد.
نکته قابل توجه این که شواهد زنده متعدد عینى وجود دارد که نشان دهنده فطرى بودن ایمان به حق است؛ مانند واقعیتهاى تاریخى که نشان مىدهد، درمیان هر ملتى درهردورهاى اعتقاد به خداشناسى و مذهب وجود داشته است، چنانکه شواهد باستان شناسى وآثاروعلائم به جا مانده ازدورههاى قبل ازتاریخ بیان کننده این واقعیت است.
مطالعات روانى و اکتشافات روانکاوى درابعاد روح انسان نیزشاهد دیگرى برفطرى بودن اعتقادات دینى است، روانشناسان چهارتمایل عالى واصیل را به عنوان ابعاد چهارگانه روح معرفى مىکنند که عبارتاند ازحس دانایى، حس زیبایى، حسنیکى، و حس مذهبى. که این خود نیز دریچه دیگرى برفطرى بودن دین است. (4)
شاهد دیگر برواقعیت فطرى بودن دین حق، «ناکامى تبلیغات ضد مذهبى» است، که در همه جاى دنیا مشاهده مىشود، فروپاشى شوروى و کمونیسم درعصرحاضریکى ازنمونههاى آن است. و هم چنین تجربیات شخصى در سختىها ورنجها شاهد دیگر برتوجه انسان به خواست فطرت یعنى خداجویى و پناه آوردن به حق است، که درقرآن درآیات گوناگونى به این مطلب اشاره شده است.
این بحث را با چند گفتار ازپیامبر(ص) وامامان معصوم(ع) پایان مىبریم:
در حدیث معروفى از پیامبراکرم(ص) مىخوانیم فرمود: «کل مولود یولد علىالفطرة حتى لیکون ابواهما اللذان یهودانه و ینصرانه، (5)هرنوزادى برفطرت اسلام ودین خالى ازشرک آفریده شده است، و رنگهایى همچون یهودیت و نصرانیت انحرافى است که ازطریق پدرومادربه آنها انتقال مىیابد.» وامیرمومنان درضمن گفتارى مىفرماید: «فبعث فیهم رسله، و واترالیهم انبیائه لتستادوهم میثاق فطرته، (6)خداوند رسولان خود را به سوى انسانها فرستاد وانبیاى خود را یکى پس از دیگرى ماموریت داد تا وفاى به پیمان فطرت را ازآنها مطالبه کند.» نتیجه این که نباید فطرت را که همانند آیینه خدانما و حقجو، دردرون، ما را راهنمایى مىکند، وآیین حق را نشان مىدهد به باد فراموشى بسپاریم، بلکه باید در پرتو جهاد اکبر به ویژه درماه رمضان خود را به این مرحله برسانیم تا ازاین پیامبروچراغ فروزان درون بهرهمند گردیم.
حجةالاسلام والمسلمین محمد محمدى اشتهاردى
2- شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج1، ص295.
3- مائده / آیه 114.
4- برای اطلاع بیشتربه کتاب «حس مذهبى یا بعد چهارم روح انسانى» ترجمه مهندس بیانى رجوع نمایید.
5- علامه طبرسى، تفسیرجمع الجوامع، ذیل آیه 30 روم.
6- سید رضى، نهج البلاغه، خطبه اول.
پیام رسان
منتظران چشم به راه آمدنش هر لحظه زمین قلبهایشان را با یادش آب و جارو می کنند و دیده ی خویش را به سمت خانه ی دوست تنگ تر می نمایند. شاید زیباترین لحظه ی تاریخ را با قاب دیدگانشان به تصویر در آورند. این همان چیزی است که هر جمعه در دعای ندبه از تارهای وجودشان به مولای خویش عرضه می دارند: متی ترانا و نراک