سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

86/6/25
9:42 ص

احکام روزه

از کتاب رساله تحریرالوسیله-حضرت امام خمینی(ره)

گفتار پیرامون آنچه که روزه دار باید از آن امساک کند 
مساءله 1 - بر روزه دار واجب است از چند چیز خوددارى کند: اول و دوم خوردن و نوشیدن ، حال چه اینکه خوردنى متعارف مانند آب و نان باشد و چه اینکه مانند ریگ و شیره درخت و امثال آن خوردنش معمول و معتاد نباشد که خوردن و نوشیدن آن روزه را باطل مى کند هرچند اندک باشد مانند یکدهم دانه گندم و یک دهم قطره آب .
مساءله 2 - در خوردن و نوشیدن معیار صدق آنست هرچند که بطور غیر متعارف باشد، بنابراین اگر از راه بینى آب را بجوف خود برساند باز نوشیدن بر آن صادق است هرچند که بنحو غیر متعارف بوده .
سوم : جماع کردن است چه اینکه موطوء زن باشد و چه مرد انسان باشد با حیوان از قسمت جلو با او جماع شود و از عقب زنده باشد یا مرده صغیر باشد یا کبیر، روزه دار شخص وطى کننده باشد و یا موطوء پس در همه این شقوق اگر روزه دار این عمل را عمدا انجام دهد، روزه اش باطل است ، هرچند منى خارج نشده باشد. و اما اگر از روى فراموشى انجام داده باشد ضررى به روزه اش نمى زند و همچنین در صوتیکه او را مجبور به این عمل کرده باشند به روزه اش نمى زند و همچنین در صورتیکه او را مجبور به این عمل کرده باشند به نحوى که بکلى اختیار را از او سلب کرده باشند و اما در صورت اکراه (که او خودش راضى به این عمل نیست لکن اکراه غیر هم بحدى نیست که او را بکلى بى اختیار کند) اگر جماع کند روزه اش است . و در دو صورت فراموشى و اجبار اگر در اثناء که اگر لحظه اى در این کار تاءخیر بیندازد روزه اش باطل مى شود و اگر تنها قصد بازى با ران همسر خود داشته ولى بدون اینکه قصد ادخال داشته باشد دخولى صورت بگیرد روزه اش ‍ باطل نیست و همچنین اگر قصد ادخال داشته باشد ولى تحقق نیابد براى اینکه قبلا گذشت که قصد مفطر به تنهایى مفطر نیست ، و جماع محقق مى شود به غایب شدن حشفه
(سرآلت )و یا بمقدار آن از کسیکه حشفه او قطع شده بلکه بعید نیست که مسماى دخول آلت در فرج از چنین کسى در بطلان روزه اش کافى باشد هرچند که بمقدار حشفه نباشد.
چهارم : انزال منى بوسیله استمناء و بخود چسباندن همسر و غیر همسر یا بوسیدن او و یا بازى کردن با ران او و یا هر کارى دیگر نظیر اینها که بمنظور انزال منى انجام مى شود، ولى اگر قصد انزال منى نداشته باشد ولکن عادتش چنین است که اگر یکى از این کارها را بکند منى از او خارج مى شود و خارج هم شد، روزه اش را باطل مى کند و اگر کاریکه موجب انزال منى است نکرد و یا اگر کرد بر حسب عادتش موجب انزال نبود و بى اختیار و بدون قصد از او خارج شد روزه اش باطل نمى شود.
مساءله 3 - کسیکه در روز محتلم شده استبراء بوسیله بول و یا بوسیله دست کشیدن براى او مانعى ندارد هرچند که موجب بیرون آمدن بقایاى منى شود. البته این در صورتى است که استبراء را قبل از غسل انجام دهد و اما اگر بعد از غسل انجام دهد و بداند که با این عمل بار دیگر جنب مى شود احتیاط آنستکه آنرا ترک کند بلکه لزوم ترک آن خالى از قوت نیست و اگر قبل از خارج شدن منى از خواب بیدار شود لازم نیست از بیرون آمدن آن جلوگیرى کند مخصوصا در صورتیکه این عمل باعث حرج و یا ضرر باشد.
پنجم : باقى ماندن عمدى بر جنابت تا صبح در ماه رمضان و در روزه قضاء رمضان بلکه اقوى آنستکه در قضاء رمضان باقیماندن بر جنابت تا صبح روزه را باطل مى کند هرچند که از روى عمد نباشد همچنانکه در روزه رمضان اگر غسل را در شب فراموش کند و یک یا چند روز با آن حال روزه بگیرد اقوى آنستکه همه روزه هایش باطل است ، بلکه نزدیکتر به احتیاط آنستکه روزه غیر رمضان از قبیل نذر معین و امثال آنرا نیز به روزه رمضان ملحق نموده این حکم (یعنى باطل بودن روزه در صورت فراموشى غسل در شب ) را در آن موارد نیز جارى بدانیم هر چند که اقوى آنستکه ملحق نباشد مگر خصوص قضاء رمضان که احتیاط در خصوص آن ترک نشود، و اما غیر رمضان و قضاء آن از روزه هاى واجب چه معین و چه غیر معین و چه روزه هاى مستحب در باطل شدنش بخاطر بقاء عمدى بر جنابت تا صبح اشکال هست نزدیکتر به احتیاط همین است که آنرا باطل حساب کنیم ، مخصوصا در روزه اى که وقت آن وسیع است ولى اقوى باطل نبودن آنست مخصوصا روزه مستحبى .
مساءله 4 - کسیکه علم دارد به اینکه وقت گنجایش غسل و یا تیمم را ندارد و با این حال خود را جنب مثل کسى استکه عمدا بر جنابت باقى بماند و اما اگر تنها بقدر وقت دارد جنب کردن شخص خود را معصیت است ولى روزه اش ‍ با تیم صحیح است و نزدیکتر به احتیاط آنستکه روزه آنروز را قضاء کند.
مساءله 5 - اگر به گمان اینکه وقت وسعت دارد خود را جنب کند و بعد معلوم شود که وقت نداشته چیزى بر او نیست ، البته این در صورتى است که مراعات وقت را کرده باشد
(یعنى از وقت تفحص نموده باشد و اما اگر بدون مراعات و بصرف گمان بقاء وقت خود را جنب کند و معلومش وقت باقى نبوده باید روزه آنروز را قضا کند.
مساءله 6 - باقى ماندن عمدى بر حدث حیض و نفاس تا طلوع فجر مانند بقاء عمدى بر جنابت روزه را باطل مى کند پس زن و نفساء اگر قبل از فجر پاک شدند واجب است غسل یا تیمم نموده داخل صبح شوند و با ترک عمدى غسل و یا تیمم روزه آندو باطل است .
و نیز در صحت روزه زن مستحاضه شرط است که غسلهاى روزانه که براى خواندن نماز واجب است را انجام دهد اما غسلهایى که براى خواندن نماز واجب نیست
(مانند غسلیکه پس از برطرف شدن حالت استحاظه بر زن واجب است )ترکش روزه را باطل نمى کند پس اگر زنى قبل از خواندن نماز صبح و یا ظهر و عصر استحاضه اى دید که غسل را بر او واجب مى کند یعنى استحاضه متوسطه و کثیره و غسل نکرد روزه اش باطل است بخلاف آنکه بعد از خواندن نماز ظهر و عصر استحاضه ببیند که اگر غسل آنرا در روز ترک کند روزه اش باطل نمى شود و زن مستحاضه باید این احتیاط را ترک نکند که براى صحت روزه امروزش غسل شب گذشته را براى نماز انجام داده باشد و غسلیکه براى نماز انجام داده باشد و غسلیکه براى نماز صبح یا نافله شب انجام مى دهد کافى از این غسل است و بنابراقوى روزه اش ‍ صحیح است .
مساءله 7 - کسیکه نه آب دارد تا غسل کند و نه خاک تا تیمم نماید، باقیماندن بر جنابت و یا حیض یا نفاسش روزه اش را باطل نمى کند ولى در جائیکه بقا بر جنابت هرچند غیر عمدى روزه را باطل مى کند مانند روزه قضاء رمضان ظاهرا از شخص مورد بحث یعنى فاقد آب و خاک را نیز باطل مى کند.
مساءله 8 - در صحت روزه غسل مس میت شرط نیست همچنانکه دست زدن به میت در اثناء روز، باعث بطلان آن نمى شود.
مساءله 9- کسیکه بخاطر نداشتن آب و یا عذرى دیگر از اعذاریکه باعث تیمم است هرچند که مانند تنگى وقت باشد نمى تواند غسل کند باید براى روزه اش تیمم کند پس اگر چنین کسى بدون تیمم داخل در صبح شود مثل کسى است که بدون غسل داخل صبح شده ولى واجب نیست که بعد از تیمم بیدار بماند تا صبح شود هر چند که این کار به احتیاط نزدیکتر است .
مساءله 10 - اگر بعد از طلوع فجر از خواب بیدار شود و بفهمد که محتلم شده اگر بداند که جنابتش در شب بوده در صورتیکه وقت روزه اش تنگ باشد (مانند روزه رمضان و نذر معین ) روزه اش صحیح است مگر آن که روزه اش ‍ قضاء رمضان باشد که نزدیکتر به احتیاط آنست که هم آنروز را روزه بدارد و هم عوض آنرا روزه بگیرد، هرچند که اکتفاء بآوردن عوض آن بعد از رمضانیکه دارد فرا مى رسد خالى از قوت نیست ، و اما اگر وقتش تنگ نباشد در صورتى که روزه اش قضاء رمضان باشد باطل و اگر غیر آن و یا روزه مستحبى باشد صحیح است ، چیزیکه هست نزدیک تر به احتیاط آنست که این دو را نیز ملحق بقضاء موسع بداند که بعد از طلوع فجر بوده روزه اش ‍ باطل نیست چه اینکه وقت آن تنگ باشد یا نباشد و چه اینکه روزه اش ‍ مستحبى باشد یا نباشد و بر او واجب نیست که در غسل کردن شتاب کند، همچنانکه بر هر کسى که در روز بدون اختیار جنب شود واجب نیست هرچند که به احتیاط نزدیکتر است .
مساءله 11 - کسیکه در شب ماه مبارک رمضان جنب شده در صورتیکه احتمال بیدار شدن قبل از صبح را بدهد مى تواند قبل از غسل کردن بخوابد حتى اگر یک بار و یا دوبار و بلکه بیشتر بیدار شود مخصوصا اگر بیدار شدن عادت او باشد خوابیدن مجددش حرام نیست هرچند که احتیاط شدید در این است که از خوابیدن بار دوم و بیشتر پرهیز نماید، و اگر با احتمال بیدار شدن خوابید ولى تا طلوع فجر بیدار نشد در صورتیکه هنگام خوابیدن نیتش این بوده که اگر هم بیدار شد غسل نکند و یا تردید داشته که غسل بکند یا نه و یا اصلا بدون نیت و بناگذارى خوابیده و این نداشتن نیت نه از تردید و نه از غفلت در اینصورت حکم کسى را را دارد که عمدا باقى بر جنابت مانده و بر او واجب است قضاء روزه و کفاره آن که تفصیلش مى آید، و اگر هنگام خواب بنابراین داشته که در صورت بیدار شدن غسل کند ولى بیدار نشد چیزى بر او نیست نه قضاء و نه کفاره لکن براى کسیکه در خواب محتلم شده اگر بیدار شد و با بناداشتن بر غسل دوباره بخواب رفت و دیگر بیدار نشد تا فجر طلوع کرد سزاوار آنست که با جمع بین روزه آنروز و قضاء آن احتیاط را ترک نکند هر چیز که اقوى صحت روزه او است .
و اگر بیدار شد و براى بار دوم بخواب رفت و تا طلوع فجر بیدار نشد، روزه اش باطل است و آنروز را به منظور رعایت احترام رمضان امساک کند و بعد از رمضان قضاء آن را بگیرد و اگر براى بار دوم نیز بیدار شد و براى نوبت سوم بخواب رفت و در خواب ماند بنابر قول مشهور علاوه بر قضاء کفاره نیز بر او واجب مى شود ولى در وجوب کفاره تردید است و بلکه واجب نبودن آن خالى از قوت نیست لکن ترک احتیاط سزاوار نیست .
و اما اگر هنگام خواب بکلى از غسل کردن غافل بوده نه بنابر غسل کردن داشته و نه بر ترک آن در ملحق کردن این صورت بصورت اول
(یعنى صورتیکه بناى بر غسل ندارد )و یا دوم (یعنى صورتیکه بناى برغسل دارد) دو وجه است که وجیه تر ملحق دانستن بصورت دوم است .
ششم : از چیزهایى که روزه دار باید از آن امساک کند دروغ بستن عمدى است بر خدایتعالى و رسولخدا (ص ) وائمه اهل بیت صلوات الله علیهم بنابراقوى و همچنین سایر انبیا و اوصیاء علیهم السلام که احتیاط آنست که روزه دار عمدا به آن حضرات نیز دروغ نبندد، حال چه اینکه این دروغ در امر دین باشد و چه در امر دنیا، چه به زبان باشد و چه به قلم و کتابت و اشاره و کنایه و امثال آن به نحوى که عرف بگوید بخدا و رسول (ص ) دروغ بست بنابراین اگر سائلى از او بپرسد آیا رسول خدا (ص ) فلان کدام را فرموده یا نه ؟ و او بجاى اینکه بگوید نه اشاره کرد آرى و یا بالعکس در جاى آرى اشاره کند که نه روزه اش باطل است ، و همچنین است اگر براستى خبر دهد که رسول خدا (ص ) چنین فرموده و بعد بگوید آنچه گفتم دروغ بود و یا در شب دروغى بآنجناب ببندد و در روز بگوید آنچه در شب نقل کردم راست بود روزه اش فاسد مى شود و احتیاط آن است که در مبطل بودن دروغ بستن حضرات فرق نگذاریم بین دروغ بستن در گفتار و افعال آنان پس ‍ اگر به دروغ بگوید:
(رسولخدا (ص ) چنین کرده و یا چنین بوده )نیز روزه اش باطل است همچنانکه اگر بدورغ بگوید (رسول خدا چنین فرموده )روزه اش باطل است همه اینها در صورتى است که بطور جدى بآن حضرات دروغ ببندد و اما اگر از در شوخى و مزاح و یا بیهوده سرائى چنین نسبتى را بدهد اقوى آنستکه روزه اش فاسد نیست .
مساءله 12 - اگر خبرى را به اعتقاد راست بودن بدهد بعدا معلوم شود که درست نبوده ضررى بر روزه اش وارد نمى شود، و همچنین اگر بناى بر دروغ بستن داشت و بعدا معلوم شود آنچه گفته راست بوده و روزه اش صحیح است هرچند آگاه باشد به باطل شدن روزه با دروغ بستن .
مساءله 13 - در مبطل بودن دروغ بستن بخدا و رسول (ص ) فرقى نیست بین اینکه خود او این دروغ را جعل کرده باشد و یا دیگرى ، مثل اینکه در بعضى از کتب تاریخ یا اخبار آنرا دیده باشد و او آنرا بدون ذکر کتاب نقل کند و اما اگر بعنوان خبر صاحب کتاب و حکایت از ناقل نقل کند و بگوید فلانى چنین گفت و یا در فلان کتاب چنین آمده روزه اش فاسد نمى شود.
هفتم : فرو بردن تمام سر است در آب بنابراحتیاط واجب روزه را باطل مى کند هر چند که بقیه بدن بیرون از آب باشد و در این مسئله آب مضاف حکم آب مطلق را ندارد هرچند که احتیاط واجب آنست که در نظیر گلاب و مخصوصا اگر بوى آن رفته باشد نیز سرفرو نبرد و اما ریختن آب بر سر عملى شبیه به به آن که عنوان : (سر فرو بردن در آب ) بر آن صادق نیست روزه را باطل نمى کند هرچند که آب بسیار زیاد باشد بلکه فروبردن قسمتى از سر نیز مضر نیست هرچند که منافذ از قبیل چشم و گوش در آن قسمت باشد و همچنین فرو بردن همه سر به نحو تعاقب یعنى به اینکه اول نیمى از سر را فرو ببرد و بعد آنرا خارج ساخته و نیم دیگر را فرو ببرد ضررى به روزه نمى رساند.
مساءله 14 - اگر به گمان اینکه سرش در آب فرو نمى رود خود را در آب بیندازد و بى اختیار و بدون اینکه عادت اقتضا کند سرش زیر آب برود روزه اش ‍ باطل نمى شود و اما اگر عادتا سر در آب فرو مى برد
(یعنى به نحوى خود را در آب افکنده که عادتا سرش زیر آب مى رود )در صورتیکه توجه به این معنا داشته بنابر احتیاط واجب حکم عمد را دارد. مگر آنکه یقین داشته که سرش در آب فرو نمى رود.
مساءله 15 - اگر روزه دار به نیت غسل سر در آب فرو ببرد پس اگر روزه اش ‍ مستحبى است یا واجبى است که وقت آن تنگ نیست روزه اش باطل است ولى غسلش صحیح است و اما اگر روزه اش واجب معین باشد
(مثل روزه ماه رمضان و یا نذر معین )در صورتیکه در همان اولین لحظه اى که تمام سر در آب فرو مى رود قصد غسل کند هم روزه اش باطل است و هم غسلش ‍ البته بطلان غسلش محل تاءمل نیز هست واگر بعد از آن لحظه و یا هنگام بیرون آوردن سر نیت غسل کند روزه اش باطل و غسلش صحیح است ، البته این در روزه غیر رمضان است و اما در روزه رمضان هم غسل باطل مى شود و هم روزه مگر آنکه در همان حال که سر زیر آبست از معصیت سر در آب فرو بردن و روزه را باطل کردن توبه کند و با سر بیرون آوردن نیت غسل نماید که در اینصورت غسلش صحیح است .
هشتم : از چیزهایى که روزه را باطل مى کند رساندن غبار غلیظ بحلق است . بلکه نزدیکتر به احتیاط آنستکه بگوئیم غبار غلیظ نیز روزه را باطل مى کند هرچند که اقوى آنست که باطل نمى کند و در رساندن غبار فرقى نیست بین اینکه خودش با جاروب کردن و امثال آن غبار بلند کند و یا آنکه دیگرى و یا طوفان و باد بلند شود و روزه دار مواظبت ننموده و هیچ تحفظى براى جلوگیرى از فرورفتن آن در حلق انجام ندهد، و اما باطل شدن روزه در جائیکه جلوگیرى از آن ممکن نیست محل تاءمل است و در صورتیکه فراموش کرده باشد که روزه است و یا از آن غفلت کرده باشد و یا فرورفتن غبار قهرى و بى اختیار باشد و یا خیال کند غبار بحلقش نمى رود روزه اش ‍ باطل نمى شود مگر آنکه غبار در فضاى دهانش جمع شده باشد و اختیارا آنرا ببلعد.
واقوى ملحق نبودن بخار است ، به غبار مگر آنکه درفضاى دهان مبدل به آب شود و آنرا فرو ببرد همچنانکه اقوى محلق شدن دود است به غبار، بله کشیدن سیگار و امثال آن حکم غبار غلیظ را دارد، بنابر احتیاط واجب .
نهم : از امورى که روزه را باطل مى کند تنقیه کردن با مایع است هرچند که بخاطر بیمارى وامثال آن باشد و اما شیاف با جامدیکه در مداوا بکار مى رود ضررى بروزه نمى رساند و اما شیاف امثال تریاک که براى معتادین حکم غذا را دارد و یا نعشه مى آورد اشکال دارد و مکلف احتیاط را ترک ننموده از آن اجتناب نماید و همچنین هرچیز دیگرى که مانند غذا از این راه نیرو به بدن مى رساند بلکه چیزهایى هم که از غیر آن را غذا به بدن برساند همین طور است مانند آمپولهاى غذائى ولى اگر تزریق آمپول براى مداوا باشد ضررى ندارد همچنانکه اگر دواء از راه زخمى که در بدن است داخل در جوف بدن شود روزه را باطل نمى کند.
دهم : قى ء کردن عمدى است هرچند که روى ناچارى و ضرورت باشد و اما اگر روزه دار بدون اختیار قى ء کند روزه اش باطل نمى شود و مدار در تحقیق آن
(یعنى قى کردن ) صدق مسماى آنست و اگر در شب چیزى را ببلعد که برگرداندن آن بصاحبش واجب است و برگرداندن آن مستلزم قى کردن باشد اگر عصیانا قى ء نکند روزه اش صحیح است هرچند که راه بیرون شدن آن چیز منحصر در قى باشد بله اگر فرض کنیم چیزى را بلعیده که شارع قى کردن آن چیز را بعنوان خود آن واجب مى داند (مانند شراب )در صحت و بطلان روزه اش تردید هست هرچند که بنظر مى رسد صحیح باشد.
مساءله 16 - اگر با آروغ زدن چیزى از معده اش خارج مى شود و بفضاى دهان برسد و دوباره بدون اختیار بدرون معده برگردد روزه اش باطل نمى شود، و اما اگر عمدا آنرا فرو ببرد روزه اش باطل نمى شود و قضاء و کفاره بر او واجب مى گردد و براى شخص روزه دار جائز نیست که عمدا و اختیارا آروغ بزند درصورتیکه مى داند اگر آروغ بزند چیزى از معده اش خارج مى شود که عنوان قى بر آن صادق است و یا مى داند که اگر چیزى خارج شود بدون اختیار به معده برمیگردد و اما اگر چنین علمى نداشته باشد و تنها احتمال آن را بدهد عیبى ندارد و در این فرض اگر بخاطر آروغ زدن چیزى بیرون آید وبدون اختیار برگردد روزه اش باطل نمى شود و این وقتى است که عادتش در آروغ زدن بالا آمدن چیزى و فرورفتنش بدون اختیار نباشد و اما اگر عادتش این باشد
(یعنى هر وقت آروغ مى زند بدون اختیار چیزى بالا مى آید و فرو مى رود)آنوقت درست بودن روزه اش محل اشکال است و باید که احتیاط را ترک نکند. (هرچند که علم نداشته باشد و تنهات احتمال دهد).
مساءله 17 - روزه با فرو بردن آب دهانت که در دهن جمع مى شود باطل نمى شود هرچند علت جمع شدن آن یادآورى چیزى (مانند ترشى و امثال آن ) باشد و همچنین با فروبردن اخلاط بشرطیکه بفضاى دهان نرسد و بنابراقوى فرقى نیست بین اخلاطیکه از سر مى آید و یا اخلاطیکه از سینه خارج مى شود و اما اگر بفضاى دهان بین احتیاط را ترک نکند و آنرا فرو نبرد واگر از دهان بیرون آید و آنگاه آنرا ببلعد روزه اش باطل است و همچنین است آب دهان ، بلکه اگر سنگریزه اى در دهان داشته باشد و آنرا بیرون آورد و قبل از خشک شدن دوباره بدهان بگذارد و رطوبت آن را با آب دهان فرو ببرد و یا نخ خیاطى را با آب دهان بگذارد و بیرون آورد و دوباره بدهان بگذارد و رطوبتش را فرو ببرد و یا مسواک را در دهان بگذارد و بیرون آورد و دوباره بدهان برده رطوبتش را فرو ببرد و یا هر چیز دیگرى را با آب دهان تر نموده بیرون آورده و دو باره در دهان کرده رطوبت آنرا فرو ببرد روزه اش ‍ باطل مى شود ولى اگر در همه این فرضها آب موجود در سنگریزه و نخ مسواک در آب دهان مستهلک شود بطورى که عنوان فرو بردن آب خارجى بر آن صادق نباشد عیبى ندارد و نظیر فرضهاى گذشته چشیدن طعم آبگوشت و جویدن غذا براى بچه یا مرغ و آب باقیمانده از مضمضمه در وضوء است
(که چنانچه آنرا فرو ببرد روزه را باطل مى کند مگر آنکه بقدرى کم باشد که در آب دهان مستهلک شده باشد)و همچنین جویدن سقز عیبى سقز عیبى ندارد هر چند که طعم آنرا در آب دهانش احساس کند مگر آنکه علت احساس طعم سائیده شدن و آب شدن اجزاء آن در دهان باشد (که در اینصورت فرو بردن آب دهان روزه را باطل مى کند).
مساءله 18 - همه این ده چیزیکه گفتیم روزه را باطل مى کند غیر از بقاء بر جنابت که تفصیلش گذشت وقتى موجب بطلان روزه مى شود که عمدا سر بزند نه نسیانا و یا بدون قصد که اگر و یا از روى فراموشى مرتکب شده باشد بین اقسام عمد نیست چه عالم بحکم باشد و چه جاهل ، جاهل هم چه مقصر باشد و چه قاصر البته درجاهل قاصر حکم ببطلان ازباب احتیاط است ، یکى دیگر از صور عمد این است که مکلف فراموش کرده باشد که روزه است و مفطرى انجام داده آنگاه متوجه شود که روزه است بعد بخیال اینکه روزه اش باطل است بار دیگر مفطراتى را عمدا مرتکب شود.
و اما کسیکه مجبور بخوردن چیزى شود، بطوریکه اختیار از او سلب شده باشد مثل اینکه او را بخوابانند و چیزى را در حلقش کنند روزه اش باطل نیست بخلاف مکروه یعنى کسیکه او را تهدید کنند اگر نخورى چنین و چنانت مى کنیم و او با دست خود طعام را بدهان بگذارد و فرو ببرد که او روزه اش باطل است و اگر از مخالفین در مذهبش تقیه کند یعنى کارى کند که در مذهب آنان از نظر فتوى و یا حکم مفطر نیست روزه اش صحیح است پس اگر بعنوان تقیه مفطرى را انجام دهد که مخالفین آنرا مفطر نمى دانند روزه اش صحیح است بنابراقوى . همچنین است اگر قبل از برطرف شدن سرخى مشرق افطار و بمنظور حفظ تقیه بحکم حاکم آنان که بر حسب موازین شرعیه خودشان گفته اند امروز عید است افطار کند روزه اش باطل نمى شود و قضاء بر او واجب نیست بشرطى که خودش برشک باقى باشد. بله اگر یقین داشته باشد که حکم قضاة آنان به اینکه امروز عید فطر است مخالف واقع است باید از یکسو براى حفظ تقیه آن آن روز را افطار کند و از سوى دیگر احتیاطا قضائش را بجاى آورد.


پیام رسان

+ استحکام واقعی یک نظام و ملت، توکل به خداوند متعال، هوشمندی، داشتن اعتماد به نفس، باور به توانایی ایستادگی، و تقویت قدرت ایستادگی است.(مقام عظمای ولایت)

مشخصات مدیر وبلاگ
 
Admin[79]
 

منتظران چشم به راه آمدنش هر لحظه زمین قلبهایشان را با یادش آب و جارو می کنند و دیده ی خویش را به سمت خانه ی دوست تنگ تر می نمایند. شاید زیباترین لحظه ی تاریخ را با قاب دیدگانشان به تصویر در آورند. این همان چیزی است که هر جمعه در دعای ندبه از تارهای وجودشان به مولای خویش عرضه می دارند: متی ترانا و نراک


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
موسیقی


وبلاگ منتظران مهدیمنتظران مهدی