90/6/23
6:34 ع
قدیم به سازندگان دروغ بزرگی به نام ” یازده سپتامبر ” که می دانم عاقبت دامن خودشان را خواهد گرفت
متعجب ام از آن هایی که در نظرات عمومی ” تهمت ” می زنند و به صورت ” خصوصی ” حلالیت می طلبند … با این حال از
همگی گذشتم … خیال تان راحت !
(به بنده خدایی که دوباره کامنت خصوصی گذاشت عرض می کنم که این دوسه روز تقریبا سه نفر کامنت خصوصی گذاشتند
و حلالیت گرفتند . منظورم فقط شما نبودید.)
منبع : http://www.duelfa.com
89/5/21
11:10 ص
89/5/18
9:32 ص
89/5/17
11:25 ص
برای دریافت مولودی ها به ادامه مطلب بروید.
89/5/17
10:4 ص
89/5/16
4:57 ع
89/5/16
4:42 ع
89/4/15
12:13 ع
همه هست آرزویم که ببینم از تو روئی
چه زیان ترا که من هم برسم به آرزوئی
به کسی جمال خود را ننموده ای و بینم
همه جا به هر زبانی بُوَد از تو گفتگوئی
به ره تو بسکه نالم، زغم تو بسکه مویم
شده ام زناله نا ئی، شده ام ز مویه موئی
همه خوشدل اینکه مطرب بزند به تار چنگی
من از خوشم که چنگی بزنم به تار موئی
چه شود که راه یابد سوی آب تشنه کامی؟
چه شود که کام جوید، زلب تو کام جوئی؟
شود اینکه از ترحم، دمی ای سحاب رحمت
من خشک لب هم آخر ز تو تر کنم گلوئی؟
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خمّ می سلامت، شکند اگر سبوئی
همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشین کنار جوئی
ز چه شیخ پاکدامن سوی مسجدم بخواند
رخ شیخ و سجده گاهی، سر ما و خاک کوئی
88/5/24
9:14 ص
پیام رسان
منتظران چشم به راه آمدنش هر لحظه زمین قلبهایشان را با یادش آب و جارو می کنند و دیده ی خویش را به سمت خانه ی دوست تنگ تر می نمایند. شاید زیباترین لحظه ی تاریخ را با قاب دیدگانشان به تصویر در آورند. این همان چیزی است که هر جمعه در دعای ندبه از تارهای وجودشان به مولای خویش عرضه می دارند: متی ترانا و نراک