86/3/8
5:49 ع
معاد
اعتقاد به معاد یکی از مبانی قوام بخش دین اسلام است و یکی از رکنهای مهم آن به شمار میرود . انکار معاد مستلزم انکار امر و نهی ، وعد و وعید ، نبوت و وحی است و یکسره موجب انکار و باطل انگاشتن دین الهی میگردد . بیش از یک چهارم آیههای قرآن به گونه های مختلف به معاد مربوط میشود ؛ در پارهای از آیهها، وقتی از اوصاف کافران سخن به میان میآید ، با اینکه چه بسا آنان به توحید و نبوت معتقد نبودند ، تنها به این امر بسنده میشود که اینان به آخرت باور ندارند ( اسراء / 17 / 10 ). این امر نشان میدهد که اگر کسی معاد را منکر شود ، هر چند به وحدانیت خدا و به دیگر اصول هم ایمان داشته باشد ، دیگر برای دین اعتباری باقی نمیماند . برای همین است که آیة 26 سورة ص ( 38 ) ، فراموشی روز حساب را اساس گمراهی خوانده است. همچنین اعمال صالح شخص مسلمان وقتی به نتیجه میرسد که او به آخرت یقین داشته باشد . چه ، اگر کسی به این امر باور نداشته باشد ، همة کردارهای نیکش بینتیجه و بیهوده میگردند ( نمل / 27 / 53 ؛ اعراف / 7 / 147 ) . اجل و مرگ نخستین مرحله برای راه یابی به جهان آخرت و معاد است . اجل انسان همان زمانی است که زندگیش پایان مییابد . انسان به هنگام مرگ معدوم نمیشود، بلکه از جهان دنیوی به جهان دیگر انتقال مییابد . مرگ هنگام بازگشت به سوی خداست و کیفیت آن چنین است که خداوند یا فرشتگان نفس ( روح ) را به طور کامل از جسم گرفته ، آن را نگه میدارند ( زمر / 39 / 42 ؛ سجده / 32 / 11 ؛ انعام / 16 / 61 ) .
انسان پس از مرگ زندگی نوینی را در عالم برزخ آغاز می کند و این عالم مرحلهای است که انسان پس از مرگ تا قیامت آن را طی می کند ( مؤمنون / 23 / 100 ) . برخی آیهها گویای این امرند که انسانها در برزخ بر حسب سعادت یا شقاوتی که حاصل کردارشان در دنیا بوده ، در معرض نعمت یا عذاب برزخی قرار میگیرند ( هود / 11/ 105 ـ 108 ؛ مؤمن / 40 / 46 ؛ آل عمران / 3/ 169 ـ170 ) . اما قیامت با نفخ صور آغاز میگردد . صور دو نوع صیحه دارد : میراننده و زنده کننده . وقتی بار نخست در صور میدمند ، همة زمینیان و آسمانیان ( فرشتگان ) ، جز عدهای خاص ، از هوش میروند ( زمر / 39 / 68 ) . به دنبال همین صیحه است که نشأت دنیا در هم پیچیده میشود ، آسمان و زمین تکه تکه می شود و دنیا و اهلش نابود میگردد ( حاقه / 69 / 13ـ 15) . بدین سان ، بر پا شدن قیامت با رویدادهایی بزرگ و مهیب همراه است : تاریک شدن خورشید و ستارگان، شکافتن زمین بر اثر زمین لرزه و از هم پاشیدن کوهها . این امور در روایتها به عنوان اشراط الساعه معرفی شده اند . اساساً در روز قیامت نظام جهان دستخوش دگرگونی می گردد و نظام نوینی در جهان بر پا می شود . از قرآن و احادیث چنین بر میآید که همة شئون نظام زندگی در آخرت با آنچه در دنیاست، تفاوت دارد . به هر حال ، وقتی دوباره در صور می دمند ، انسانها از گور بر میخیزند ( یس / 36 / 48 ـ 52) و گروه گروه به سوی خدا میشتابند ( یس / 36 / 51 ) . آنگاه منتظر و مبهوت میمانند تا چه حادثه ای رخ خواهد داد ( زمر / 39 / 68 ) . در اینجا همة سببها باطل خواهد شد : نه داراییها ( حاقه / 69 / 28 ) ، نه خویشاوندی ( عبس / 80 / 34 ) ، نه رفاقت ( دخان / 44/ 41 ) و خلاصه هیچ دستاویزی از این دست ( شوری / 42 / 47 ) به کار نمیآید . حجابها برطرف گردیده ، غیب و شهادت یکی میشود ( ق / 50 / 22 ؛ طارق / 86 / 9 ؛ مؤمن / 40 / 16 ) .
باید دانست که بر خلاف پندار کسانی که معتقدند صرفاً روح انسان در عرصة محشر حاضر میشود ، بسیاری از آیهها و روایتها تصریح میکنند که انسان با بدن خویش در صحنة قیامت حضور پیدا میکند ( نک : انفطار / 82 / 4/ ؛ حج / 22/ 7 ) . آیه های 8 و 9 سورة اعراف ( 7 ) به صراحت بیان میکنند که در روز قیامت اعمال انسانها وزن میشود و نیکیها سنگین و بدیها سبکند . دلیل این امر شاید ماندگاری نیکیها و ناپایداری بدیها باشد ( رعد / 13/ 17 ) . آنچه این اعمال به وسیلة آن وزن میشود ، ترازوی عدل الهی است ( انبیاء / 21/ 47 ) . بدیهی است آنانکه در ترازوی عدل کردارهایشان سنگین باشد ، رستگار گردیده ، به بهشت میروند و آنانکه اعمالشان سبک باشد، به آتش گرفتار میشوند ( مؤمنون / 23 / 102 ـ 106 ) .
بر اساس آیه های 13 و 14 سورة اسراء (17 ) همة اعمال انسان در کتابی ثبت شده ، و به گردنش آویخته است . رسیدگی به کار هر کس بر پایة نامة اعمالش صورت میگیرد . به عبارت دیگر آنچه موجب نیک بختی یا بد عاقبتی انسان میشود ، همراه خود اوست و هرگز از او جدا نمیشود . این کتاب در واقع همان کردههای انسان است که خداوند آن را در روز قیامت میگشاید و به او نشان میدهد . این کتاب مانند کتابهای دنیوی نیست و ویژگیهایی دارد ، از جمله ، حقیقت اعمالی را که او در دنیا انجام داده ، در بر دارد و از ثبت هیچ عمل ریز و درشت در آن فروگذار نشده است . بدین قرار در محکمة الهی عملها در برابر چشم انسان مجسم میشوند ؛ چه ، هیچ حجتی بالاتر از مشاهدة عینی نیست و این امر راههای عذر و انکار را می بندد ( کهف / 18 / 49 ؛ آل عمران / 3/ 30) .
« صراط » یکی دیگر از مراحل قیامت است . منظور از صراط راهی است که بر روی جهنم یا داخل آن کشیده شده است ( نساء / 4/ 168 ـ 169 : صافات / 37 / 22ـ 25 ) . این راه بر سر تا سر جنهم امتداد دارد و همة انسانها از خوب و بد از آن میگذرند ( مریم / 19 / 68 ـ 72 ) . البته خداوند پرهیزگاران را نجات میدهد و گناهکاران را به جهنم میفرستد . ناگفته نماند که این طور نیست که همة گنهکاران به دوزخ بروند ، یا همة دوزخیان تا ابد در آنجا بمانند . در واپسین مرحله در حق گنهکاران شفاعت میکنند . این شفاعت که توسط پیامبران و فرشتگان صورت میگیرد ، شامل حال برخی از انسانهایی که به دوزخ رفته ، و مدتی در آنجا به سر بردهاند ، نیز میشود. به هر روی همة انسانها در دوزخ یا بهشت جز جزای اعمال گذشته شان نمیبینند ( یس / 36 / 54 ) ، بهشت در قرآن با تمثیل و تشبیه وصف شده است ( رعد / 13/ 35 ؛ محمد / 47 / 19 ) و با آنچه از نظر انسان ارزش و اعتبار دارد ، موافق است ، یعنی با کرامت ، شرافت ، فضیلت ، جمال ، لذتهای حسی و همنشینی با خوبان و خوبرویان. جهنم با صفاتی معرفی شده است که منفور طبع انسانهاست ، مانند سوختن در آتش ، ماندن میان مرگ و زندگی ( طه / 20 / 74 ) ، آشامیدن آب جوش و خوردن از میوة ناگوار و ناخوشایند زقوم ( دخان / 44/ 43).
پیام رسان
منتظران چشم به راه آمدنش هر لحظه زمین قلبهایشان را با یادش آب و جارو می کنند و دیده ی خویش را به سمت خانه ی دوست تنگ تر می نمایند. شاید زیباترین لحظه ی تاریخ را با قاب دیدگانشان به تصویر در آورند. این همان چیزی است که هر جمعه در دعای ندبه از تارهای وجودشان به مولای خویش عرضه می دارند: متی ترانا و نراک